جدول جو
جدول جو

معنی کشته سوز - جستجوی لغت در جدول جو

کشته سوز
(کُ تَ / تِ)
ظرفی که در آن شمع را سوزانند و کشته گردانند. چراغدان. شمعسوز. (آنندراج) : در خدمت شاه و تاج وارد اطاق مرصع خانه تاج الدوله شد که پشتی و مخدۀ مرصع و مسند مرصع و متکاهای مرصع و دشکهای مرصع و کشته سوز و مجمرهای مرصع در آن اطاق بود. (تاریخ عضدی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گَ تَ / تِ)
مجمری که عطریات را در آن سوزانند. (از انجمن آرا). رجوع به گشته شود
لغت نامه دهخدا
(نِ)
سازندۀ کشتی. کشتی گر. سفان. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(کُ نَ / نِ)
پارچۀ کهنۀ سوخته. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
تصویری از گشته سوز
تصویر گشته سوز
مجمری که عطریات را در آن سوزانند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کهنه سوز
تصویر کهنه سوز
پارچه کهنه سوخته: بلندش کنید کهنه سوز بیارید روغن عقرب بیارید
فرهنگ لغت هوشیار